ترجمه کلمه shift forward

shift forward “انتقال به جلو بازرگانى : انتقال به عوامل بعدى حرکت به سمت جلو”

ترجمه کلمه sea borne goods

sea borne goods کالاى حمل شده بوسيله دريا

salomonic سليمانى

sea borne commerce بازرگانى دردريا

shift instruction “دستورالعمل تغيير مکان ،دستورالعمل انتقال کامپيوتر : دستورالعمل جابجايى”

sea born زاده دريا،دريايى

shift key کامپيوتر : کليدshift

sea-board کرانه دريا

shift of a curve “انتقال يک منحنى بازرگانى : جابجائى يک منحنى”

safety card “کارت تامين جنگ افزار علوم نظامى : کارت تامين اتشبار”