ترجمه کلمه teacher

teacher اموختار،اموزگار،معلم ،مربى ،مدرس ،دبير

ترجمه کلمه township

township ساکنين قصبه ياشهرستان

trabeated ” )trabeation(ساخته شده بوسيله تيرهاى افقى معمارى : ساختمان با نعل درگاه چوبى”

townsman اهل شهر،همشهرى

tr tube “کليد فرگير( فرستنده – گيرنده) الکترونيک : کليد فرگير”

townspeople اهالى شهر،شهرى

tr switch “کليد فرگير( فرستنده – گيرنده) الکترونيک : کليد فرگير”

teabowl فنجان چاى خورى بى دسته

tr cell (british) “کليد فرگير( فرستنده – گيرنده) الکترونيک : کليد فرگير”

tr box “کليد فرگير( فرستنده – گيرنده) الکترونيک : کليد فرگير”