فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
disinter از خاک در اوردن ،(مج ).از بوته فراموشى يا گمنامى دراوردن ،نبش کردن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه disintegration product
disintegration product علوم مهندسى : محصول تجزيه و تفکيک شده
Read More »ترجمه کلمه disintegration constant
disintegration constant معمارى : ثابت تلاشى
Read More »ترجمه کلمه disintegration
disintegration “تفکيک ،از هم پاشيدگى ،فروريختگى ،از هم باشيدگى ،تجزيه علوم مهندسى : تجزيه معمارى : تلاشى شيمى : فروپاشى روانشناسى : از هم پاشيدگى زيست شناسى : گسيختگى بازرگانى : خردشدگى”
Read More »ترجمه کلمه disintegrating slag
disintegrating slag علوم مهندسى : سرباره متلاشى شده
Read More »ترجمه کلمه disintegrated
disintegrated روانشناسى : از هم پاشيده
Read More »ترجمه کلمه disintegrate
disintegrate “متلاشى شدن يا کردن ،خرد کردن ،تجزيه شدن ،فرو ريختن ،از هم پاشيدن ،(مج ).فاسد شدن ،متلاشى شدن ياکردن علوم مهندسى : تجزيه کردن”
Read More »ترجمه کلمه disintegrable
disintegrable خردشدنى ،تجزيه پذير
Read More »ترجمه کلمه disinhibition
disinhibition روانشناسى : بازدارى زدايى
Read More »ترجمه کلمه disinherited
disinherited محروم ازارث ،عاق
Read More »