disk cache کامپيوتر : نهانگاه ديسک
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه disk buffer
disk buffer “ميانگير ديسک کامپيوتر : بافر ديسک”
Read More »ترجمه کلمه disk armature
disk armature الکترونيک : ارميچر صفحه اى
Read More »ترجمه کلمه disk access time
disk access time کامپيوتر : زمان دسترسى ديسک
Read More »ترجمه کلمه disk
disk “ديسک ، )= disc(صفحه ،دايره ،گرده ،قرص کامپيوتر : گرده ورزش : صفحه هالتر”
Read More »ترجمه کلمه disjunctive
disjunctive “فصلى( انفصالى)،جداسازنده ،فاصل ،حرف عطفى که بظاهر پيوند مى دهد و در معنى جدا ميسازد( مثل)but ،داراى دو شق مختلف ،فصلى روانشناسى : فصلى”
Read More »ترجمه کلمه disjunction
disjunction “فصل( انفصال)،جدايى ،تفکيک ،انفصال ،فصل کامپيوتر : فصل روانشناسى : فصل”
Read More »ترجمه کلمه disjunct
disjunct منفصل ،جدا شده ،مجزا،(من ).وجه تفکيک ،شق
Read More »ترجمه کلمه disjointedness
disjointedness بيربطى ،بى ترتيبى ،عدم ارتباط،ازبندجداشدگى
Read More »ترجمه کلمه disjointed
disjointed بى ربط،گسيخته ،متلاشى ،در رفته ،نامربوط
Read More »