dislodge از جاى خودبيرون کردن ،راندن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه dislocation defect
dislocation defect شيمى : نقص جابجايى
Read More »ترجمه کلمه dislocation
dislocation “جابجاشدگى ،دررفتگى( استخوان يا مفصل) علوم مهندسى : جابجايى معمارى : جدايى شيمى : نقص خطى ورزش : دررفتگى استخوان”
Read More »ترجمه کلمه dislocated
dislocated در رفته ،جابجاشده ،ازمفصل درامده ،بهم خورده
Read More »ترجمه کلمه dislocate
dislocate “بر هم زدن ،جابجا کردن ،از جادررفتن( استخوان) علوم مهندسى : جابجا شدن ورزش : افتاب علوم نظامى : جابجا کردن”
Read More »ترجمه کلمه dislimn
dislimn محو کردن ،از بين بردن( اثار چيزى)
Read More »ترجمه کلمه dislikeable
dislikeable قابل تنفر،دوست نداشتنى ،غير محبوب
Read More »ترجمه کلمه dislike
dislike دوست نداشتن ،بيزار بودن ،مورد تنفر واقع شدن
Read More »ترجمه کلمه dislikable
dislikable قابل تنفر،دوست نداشتنى ،غير محبوب
Read More »ترجمه کلمه disklike
disklike )=disclike(دايره شکل ،قرص مانند،صفحه مانند
Read More »