distortionist بازيگرى که اندامهاى خودراميتواند کج کند
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه distortion of field
distortion of field الکترونيک : اغتشاش ميدان
Read More »ترجمه کلمه distortion factor
distortion factor “علوم مهندسى : ضريب اعوجاج الکترونيک : مانده نسبى”
Read More »ترجمه کلمه distortion
distortion “کج شکلى ،پيچيدگى ،صداى نامفهوم داشتن ،انحراف ،تحريف ،اعوجاج علوم مهندسى : شکستگى کامپيوتر : اعوجاج الکترونيک : اغتشاش عمران : نسبت اشل قائم به اشل افقى در مدلها معمارى : کرنش زاويه اى روانشناسى : تحريف بازرگانى : کژديسى ورزش : واپيچش علوم هوايى : تغييرات ناخواسته شکل يک جسم يا يک سازه علوم نظامى : تق تق ...
Read More »ترجمه کلمه distorting
distorting “واپيچيده شيمى : واپيچان”
Read More »ترجمه کلمه distorted tetrahedron
distorted tetrahedron شيمى : چهار وجهى واپيچيده
Read More »ترجمه کلمه distorted room
distorted room روانشناسى : اتاق خطاانگيز
Read More »ترجمه کلمه distorted prices
distorted prices بازرگانى : قيمت هاى تحريف شده
Read More »ترجمه کلمه distorted peak
distorted peak شيمى : پيک واپيچيده
Read More »ترجمه کلمه distorted lattice
distorted lattice شيمى : شبکه واپيچيده
Read More »