downtrod(den) پايمال شده ،ستمديده ،مظلوم
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه downtrod
downtrod پايمال ،مظلوم
Read More »ترجمه کلمه downtrend
downtrend )=downturn(سيرنزولى ،سير بطرف پايين
Read More »ترجمه کلمه downtown
downtown مرکز تجارت شهر،قسمت مرکزى شهر
Read More »ترجمه کلمه downtime
downtime “مدتى که کارخانه کار نميکند،مدت استراحت ماشين وکارخانه درشبانه روز کامپيوتر : مدت از کار افتادگى علوم هوايى : پريودى که تجهيزات موردنظر دراثر نقص فنى از فعاليت باز مانده است”
Read More »ترجمه کلمه downthrow
downthrow فرورفتگى
Read More »ترجمه کلمه downtake
downtake لوله ،دودکش ،بادکش
Read More »ترجمه کلمه downswing
downswing “حرکت چوب( به جلو و عقب)،نوسان بطرف پايين ،تنزل کارهاى تجارتى وغيره ،رکود بازار ورزش : حرکت چوب”
Read More »ترجمه کلمه downstroke
downstroke ضربه درجهت پايين ،ضربه بطرف پايين
Read More »ترجمه کلمه downstream toe
downstream toe معمارى : پنجه سد
Read More »