earned income “درامد تحصيل شده بازرگانى : درامد حاصله از کار،درامد کسب شده”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه earn
earn “تحصيل کردن ،کسب معاش کردن ،بدست اوردن ،دخل کردن ،درامد داشتن کامپيوتر : شبکه پژوهشى اکادميک”
Read More »ترجمه کلمه earmuff
earmuff گوش پوش
Read More »ترجمه کلمه earmarking
earmarking “علامت گذارى ،مشخص کردن علوم نظامى : تفکيک کردن جدا کردن”
Read More »ترجمه کلمه earmarked stock
earmarked stock “موجودى تخصيص يافته بازرگانى : موجودى اختصاصى”
Read More »ترجمه کلمه earmarked
earmarked “تعيين شده ،نامزد شده علوم نظامى : مشخص شده علامت گذارى شده”
Read More »ترجمه کلمه earmark
earmark “تخصيص ،نشان هويت ،نشان کردن ،اختصاص دادن ،کنار گذاشتن بازرگانى : کنار گذاشتن”
Read More »ترجمه کلمه early weaning
early weaning “از شير گرفتن زودرس روانشناسى : شيرسوز کردن”
Read More »ترجمه کلمه early warning
early warning “اعلام خطر کردن ،اعلام خطر علوم نظامى : اعلام خطر کردن از نزديک شدن دشمن سيستم اعلام خطر”
Read More »ترجمه کلمه early time
early time “زمان حداقل انفجار اتمى علوم نظامى : زمان اوليه انفجار اتمى”
Read More »