ejection “دفع کردن ،اخراج ،پس زنى ،بيرون رانى علوم مهندسى : دفع شيمى : بيرون اندازى علوم نظامى : خارج کردن وسيله يا نيروها بخارج پرتاب کردن يا کشيدن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه ejectamenta
ejectamenta مواد دفع شده ياپرت شده) چون مواداتش فشان
Read More »ترجمه کلمه ejectable
ejectable قابل دفع يا اخراج
Read More »ترجمه کلمه ejecta
ejecta مواد بيرون ريخته ،مدفوعات
Read More »ترجمه کلمه eject
eject “بيرون کردن ،پس زدن ،بيرون راندن ،بيرون انداختن ،دفع کردن ،معزول کردن علوم مهندسى : دفع کردن عمران : خارج کردن”
Read More »ترجمه کلمه ejaculatory
ejaculatory دافع ،بيرون اندازنده( منى)
Read More »ترجمه کلمه ejaculator
ejaculator عضله انزال
Read More »ترجمه کلمه ejaculation
ejaculation “بيرون دادن ،انزال روانشناسى : انزال”
Read More »ترجمه کلمه ejaculatio praecox
ejaculatio praecox روانشناسى : انزال زودرس
Read More »ترجمه کلمه ejaculate
ejaculate از دهان بيرون پراندن ،دفع کردن ،انزال کردن ،خروج منى
Read More »