enclitic بى تکيه ،متکى به کلمه قبلى ،کلمه اى که تکيه ندارد و يا اگر دارد تکيه اش را بکلمه پيش از خود ميدهد و در تلفظ بدان کلمه مى چسبد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه enclave economices
enclave economices “اقتصادهاى محاط( جزيره اى) بازرگانى : اقتصادهائى که عمدتا در کشورهاى در حال توسعه وجود دارد در اين اقتصادها تعداد کمى مناطق پيشرفته از نظر اقتصادى وجود دارد و بقيه مناطق که وسيعترند از رشد و پيشرفت بسيار کمى برخوردار ميباشند”
Read More »ترجمه کلمه enclave
enclave “ناحيه اى که کشور بيگانه دور انرا گرفته باشد،ناحيه ايکه حکومت کشورهاى بيگانه انرا کاملا احاطه کرده باشد،تحت محاصره معمارى : برونبوم”
Read More »ترجمه کلمه enclasp
enclasp دربرگرفتن ،دراغوش گرفتن ،بچنگ اوردن
Read More »ترجمه کلمه encke
encke نجوم : انکه
Read More »ترجمه کلمه encirclement
encirclement “عمل احاطه علوم نظامى : احاطه دورانى ،احاطه کردن”
Read More »ترجمه کلمه encircle
encircle “محاصره کردن ،دورگرفتن ،احاطه کردن ،حلقه زدن ،دورچيزى گشتن ،دربرداشتن علوم مهندسى : احاطه کردن علوم نظامى : احاطه کردن”
Read More »ترجمه کلمه encipherer
encipherer سرى کننده
Read More »ترجمه کلمه enciphere
enciphere “رمز کردن پيام علوم نظامى : برمز دراوردن”
Read More »ترجمه کلمه encipher
encipher “سرى کردن ،برمز نوشتن ،رمز نوشتن ،با رمز دراميختن کامپيوتر : سرى کردن”
Read More »