estuary “کشندان ،مصب ،دهانه رودخانه بزرگى که شتکيل خليج کوچکى دهد،مدخل عمران : مصب رود معمارى : مصب رود زيست شناسى : دهانه”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه estuarine
estuarine “مصب زيست شناسى : دهانگاه”
Read More »ترجمه کلمه estrus
estrus “گشن خواهى ،مرحله تحريکات جنسى زنان که دران زن ميل به نزديکى بامرد وقابليت ابستن شدن رادارد روانشناسى : فحل”
Read More »ترجمه کلمه estrous cycle
estrous cycle دوره فحلى
Read More »ترجمه کلمه estrogen
estrogen “هورمن جنسى زنانه که موجب بروز سفات جنسى ثانويه زنان ميشود،ماده که بطورطبيعى درگياهان وجود دارد وداراى اثرات حياتى مشابه است روانشناسى : استروژن”
Read More »ترجمه کلمه estreat
estreat ازدفاتراستخراج کردن وبراى تعقيب بدادگاه دادن
Read More »ترجمه کلمه estray
estray جانوراواره وبى صاحب
Read More »ترجمه کلمه estrangement
estrangement غربت ،بيگانه کردن ،بيگانگى
Read More »ترجمه کلمه estrange
estrange دلسرد کردن ،بيگانه کردن ،دورکردن
Read More »ترجمه کلمه estrade
estrade صحن ،صفه ،سکو
Read More »