expanded , capacity “توسعه ظرفيت علوم نظامى : زياد کردن گنجايش”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه expanded
expanded بسط يافته ،مبسوط،منبسط شده
Read More »ترجمه کلمه expandable
expandable “بسط پذير،قابل انبساط کامپيوتر : قابل انبساط”
Read More »ترجمه کلمه expandability
expandability “بسط پذيرى ،قابليت انبساط کامپيوتر : قابليت توسعه”
Read More »ترجمه کلمه expand
expand “بسط يافتن ،منبسط شدن ،منبسط کردن ،توسعه دادن ،بسط دادن ،پهن کردن ،به تفصيل شرح دادن علوم مهندسى : توسعه دادن قانون ـ فقه : توسعه دادن و افزايش دادن حجم يا مقدار چيزى”
Read More »ترجمه کلمه exotic
exotic “نابومى ،بيگانه ،عجيب وغريب ،مرموز،خوش رنگ روانشناسى : نامتعارف زيست شناسى : خارجى”
Read More »ترجمه کلمه exothermicity
exothermicity شيمى : گرمادهى
Read More »ترجمه کلمه exothermic solution
exothermic solution شيمى : انحلال گرماده
Read More »ترجمه کلمه exothermic reaction
exothermic reaction شيمى : واکنش گرماده
Read More »ترجمه کلمه exothermic
exothermic ” )=exothermal(حرارت زا،تشکيل شده در اثر حرارت معمارى : گرمازا شيمى : گرماده”
Read More »