extended family “روانشناسى : خانواده گسترده بازرگانى : خانواده گسترده”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه extended defense
extended defense “دفاع گسترده علوم نظامى : پدافند در جبهه عريض به طور منطقه اى”
Read More »ترجمه کلمه extended character set
extended character set کامپيوتر : مجمگعه کاراکترهاى توسعه يافته
Read More »ترجمه کلمه extended addressing
extended addressing کامپيوتر : ادرس دهى گسترده
Read More »ترجمه کلمه extended
extended “مبسوط،مطول ،تمديد شده کامپيوتر : binary coded decimal interchange codeکد مبادله اعشارى کد شده بصورت دودوئى توسعه يافته بازرگانى : تمديد يافته”
Read More »ترجمه کلمه extendable
extendable توسعه پذير،قابل تمديد،قابل تعميم
Read More »ترجمه کلمه extend the maining of
extend the maining of قانون ـ فقه : مفهومى را تعميم دادن
Read More »ترجمه کلمه extend the life of the company
extend the life of the company قانون ـ فقه : امتداد مدت شرکت
Read More »ترجمه کلمه extend (to)
extend (to) “امتداد داشتن معمارى : شامل شدن”
Read More »ترجمه کلمه extend
extend “توسعه يافتن ،تعميم دادن ،باحداکثر نيرو،وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن با پاهاى کشيده و بلند،باز کردن ،ادامه پيدا کردن ،باز شدن توسعه دادن ،درازکردن ،طول دادن ،رساندن ،ادامه دادن ،توسعه دادن ،تمديد کردن ،عموميت دادن ،منبسط کردن علوم مهندسى : تمديد دادن يا کردن قانون ـ فقه : امتداد دادن بازرگانى : تمديد کردن ورزش : کشيدن بدن ...
Read More »