eye ball “سياهى چشم ،تخم چشم علوم نظامى : خال سياه هدف”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه eye-baby
eye-baby تصوير شخص در مردمک چشم ،ديگرى که به او نگاه ميکند
Read More »ترجمه کلمه eye
eye “روزنه دار،چشمى ،گوشواره اى سوراخ سوزن ،سوراخ ميخ کوهنوردى ،حلقه ،شکاف درجه دايره اى شکل ،چشم ،ديده ،بينايى ،دهانه ،سوراخ سوزن ،دکمه يا گره سيب زمينى ،مرکز هر چيزى ،کاراگاه ،نگاه کردن ،ديدن ،پاييدن علوم مهندسى : حلقه عمران : حلقه معمارى : نورگير ورزش : ديد خوب با تشخيص مسافت علوم نظامى : چشمى طناب علوم دريايى : ...
Read More »ترجمه کلمه eyas
eyas (ج.ش ).قوش اشيانى ،قوش دست طولک
Read More »ترجمه کلمه exw
exw “ex works بازرگانى : تحويل در محل توليد”
Read More »ترجمه کلمه exvoto
exvoto (هديه ياپيشکشى )براى ايفاى نذر
Read More »ترجمه کلمه exvia
exvia روانشناسى : برون زيست
Read More »ترجمه کلمه exuviate
exuviate )molt(پوست انداختن
Read More »ترجمه کلمه exuvial
exuvial مربوط به پوست انداخته شده
Read More »ترجمه کلمه exuviae
exuviae پوشش يا پوست حيوانات پس از انداخته شدن( مثل پوست مار)
Read More »