ترجمه کلمه flight test

flight test “ازمايش هواپيما براى پرواز،ازمايش پرواز کردن علوم نظامى : ازمايش پرواز يا ازمايش امادگى پرتاب موشک”

ترجمه کلمه flight surgeon

flight surgeon افسر پزشک نيروى هوايى

flight square ورزش : خانه فرار شطرنج

flight sister علوم نظامى : افسر مسئول بهداشت و تغذيه هواپيما

flight simulator کامپيوتر : شبيه ساز پرواز

flight-shot تيرپرتاب

flight readiness firing علوم نظامى : ازمايش سريع امادگى پرتاب موشک

flight ration “جيره پرواز علوم نظامى : جيره عملياتى در حين پرواز جيره هوايى”

flight platform علوم هوايى : سکوى پرواز

flight plan علوم نظامى : طرح يا نقشه پرواز هواپيماها