ترجمه کلمه foreign exchange market

foreign exchange market بازرگانى : بازار ارز

ترجمه کلمه foreign exchange control

foreign exchange control بازرگانى : نظارت بر ارز

foreign exchange (forex) “مبادله خارجى ،مبادله ارز،خريد و فروش ارز بازرگانى : مبادله ارز خارجى”

foreign exchange “مبادله خارجى ،پول خارجى ،ارز خارجى کامپيوتر : تعويض خارجى بازرگانى : ارز،پول کشور خارجى علوم نظامى : پول خارجى”

felicific خوشى اور،لذت بخش

foreign excess علوم نظامى : تجهيزات نظامى که از مصرف داخلى اضافه تر بوده و به خارج ارسال يا فروخته مى شوند

foreign deposit بازرگانى : سپرده خارجى

foreign currency “ارز قانون ـ فقه : ارز خارجى ،ارز بازرگانى : ارز خارجى ،پول کشور خارجى”

foreign currencies “اسعار بازرگانى : پولهاى خارجى”

foreign bill “حواله ارز خارجى ،برات ارزى قانون ـ فقه : برات قابل پرداخت در خارج از کشور بازرگانى : برات خارجى”