foundling بچه سر راهى ،لقيط
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه founding
founding “ريخته گرى علوم مهندسى : علم ذوب و ريختن فلزات”
Read More »ترجمه کلمه female participation rate
female participation rate “نرخ مشارکت زنان( درنيروى کار جامعه) بازرگانى : نرخ مشارکت زنان”
Read More »ترجمه کلمه foundership
foundership موسسى: سمت کسى مه بنگاهى رابرپاکرده ياتاسيس نموده است
Read More »ترجمه کلمه founderous
founderous )=foundrous(باتلاقى ،لجن زار
Read More »ترجمه کلمه founder
founder “از پا افتادن ،لنگ شدن ،فرو ريختن ،غرق کردن( کشتى)،فرورفتن ،برپا کننده ،موسس ،بنيان گذار،ريخته گر،قالبگير علوم مهندسى : بنيانگذار معمارى : ريخته گر قانون ـ فقه : موسس شرکت علوم نظامى : غرق کردن ناو”
Read More »ترجمه کلمه founded
founded “تاسيس شده ،بنا نهاده شده قانون ـ فقه : تاسيس شده”
Read More »ترجمه کلمه foundationer
foundationer کسيکه ازدرامدبنگاه وقف شده اى زندگى ميکند،وقف خور
Read More »ترجمه کلمه foundation trench
foundation trench “شالوده معمارى : پى”
Read More »ترجمه کلمه foundation-stone
foundation-stone سنگ شالوده ،نخستين سنگى که با ايين هاى ويژه براى بنيادبنگاهى
Read More »