free living خوش گذران ،عياش ،تسليم هواى نفس ،بى بند وبار
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه free liver
free liver خوش گذران
Read More »ترجمه کلمه free list
free list صورت مجانى ها،صورت کالاهاى بى گمرک
Read More »ترجمه کلمه free-line signal
free-line signal علوم مهندسى : سيگنال خط ازاد
Read More »ترجمه کلمه free-legged
free-legged ورزش : بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانى
Read More »ترجمه کلمه free lance
free lance “کار کردن بدون وابستگى بحزب يا جماعتى ،مفرد کار کردن ،نويسنده غير وابسته علوم نظامى : اعلام کنترل خودکار هواپيما در درگيريهاى هوايى”
Read More »ترجمه کلمه free-issue system
free-issue system بازرگانى : سيستم انباردارى که در ان جهت گرفتن کالا نياز به برگ درخواست نمى باشد
Read More »ترجمه کلمه free-issue materials
free-issue materials بازرگانى : موادى که خريدار جهت توليد کالاى موردنياز خود به سازنده ميدهد
Read More »ترجمه کلمه fencer
fencer “شمشير باز ورزش : شمشيرباز”
Read More »ترجمه کلمه free in trade
free in trade بازرگانى : تجارت ازاد
Read More »