ترجمه کلمه fluted drill

fluted drill معمارى : مته حلزونى

ترجمه کلمه fluted

fluted معمارى : خياره دار

flute-grafting پيوندلوله اى ،پيوندماسوره اى

flute “شيار ساختن ،لبه دار کردن ،خياره( شيار عمودى روى ستون)،شيار،فلوت زدن علوم مهندسى : شيار معمارى : قاشقى”

filter disc شيمى : قرص صافى

figurehead رئيس پوشالى ،رئيس بى نفوذ،دست نشانده

flustration دست پاچه سازى ،اشفتگى ،دست پاچگى

fluster سراسيمه کردن ،گيج کردن ،گرم شدن کله( در اثر مشروب)،دست پاچه کردن ،عصبانى کردن ،اشفتن ،مضطرب کردن ،سراسيمگى ،دست پاچگى

flush tank معمارى : حوضچه شستشو

flush switch الکترونيک : کليد توى کار